معنی فارسی leath

B1

متعلق به یا ساخته شده از چرم، متریالی که از پوست حیوانات تهیه می‌شود.

Composed of leather; the material derived from animal hides.

example
معنی(example):

سطح چرم مبل نرم و براق بود.

مثال:

The leath surface of the sofa was smooth and shiny.

معنی(example):

او در شب سرد یک ژاکت چرمی پوشیده بود.

مثال:

He wore a leath jacket during the cold evening.

معنی فارسی کلمه leath

: معنی leath به فارسی

متعلق به یا ساخته شده از چرم، متریالی که از پوست حیوانات تهیه می‌شود.