معنی فارسی lebens
B1جنبهها یا امور مربوط به زندگی.
Aspects or matters related to life.
- NOUN
example
معنی(example):
لِبنز میتواند جنبههای وجود را در زبان آلمانی نشان دهد.
مثال:
Lebens can represent aspects of existence in German.
معنی(example):
این اصطلاح لِبنز در بحثهای فلسفی بهطور مکرر استفاده میشود.
مثال:
The term lebens is often used in discussions about philosophy.
معنی فارسی کلمه lebens
:
جنبهها یا امور مربوط به زندگی.