معنی فارسی leniate
B1تسهیل کردن، آسان کردن یا نرم کردن چیزی.
To make something less severe or intense; to ease.
- VERB
example
معنی(example):
پزشک تصمیم گرفت درمان را با توجه به وضعیت بیمار تسهیل کند.
مثال:
The doctor decided to leniate the treatment based on the patient's condition.
معنی(example):
او انتخاب کرد که روش تدریس خود را تسهیل کند تا بهتر با دانشآموزان خود ارتباط برقرار کند.
مثال:
He chose to leniate his approach to teaching to better engage his students.
معنی فارسی کلمه leniate
:
تسهیل کردن، آسان کردن یا نرم کردن چیزی.