معنی فارسی lenientness
B1مهربانی، عدم سختگیری و رویکرد نرم در برابر رفتارها و قوانین.
The quality of being lenient; not strict or harsh.
- NOUN
example
معنی(example):
مهربانیاش در قوانین، کلاس را لذتبخشتر کرد.
مثال:
Her lenientness in rules made the classroom more enjoyable.
معنی(example):
مهربانی گاهی میتواند منجر به فقدان انضباط در گروه شود.
مثال:
Lenientness can sometimes lead to a lack of discipline in the group.
معنی فارسی کلمه lenientness
:
مهربانی، عدم سختگیری و رویکرد نرم در برابر رفتارها و قوانین.