معنی فارسی lenify
B1راحتتر کردن، تلطیف کردن، به معنای کاهش شدت یا سختی یک موضوع.
To make something less severe or harsh.
- VERB
example
معنی(example):
راحتتر کردن یک موقعیت به معنی کاهش شدت آن است.
مثال:
To lenify a situation means to make it less severe.
معنی(example):
مدیر تصمیم گرفت قوانین را پس از دریافت بازخورد از تیم راحتتر کند.
مثال:
The manager decided to lenify the rules after feedback from the team.
معنی فارسی کلمه lenify
:
راحتتر کردن، تلطیف کردن، به معنای کاهش شدت یا سختی یک موضوع.