معنی فارسی let something drop
B1به طور غیرمستقیم یا تصادفی چیزی را بیان کنید که ممکن است حائز اهمیت باشد.
To mention something inadvertently or carelessly, especially something previously confidential.
- IDIOM
example
معنی(example):
او در حین شام راز را فاش کرد.
مثال:
He let the secret drop during dinner.
معنی(example):
او به طور غیررسمی آن جمله را مطرح کرد.
مثال:
She let the comment drop casually.
معنی فارسی کلمه let something drop
:
به طور غیرمستقیم یا تصادفی چیزی را بیان کنید که ممکن است حائز اهمیت باشد.