معنی فارسی licet

B1

مجاز بودن، مجاز اعلام کردن، در زبان‌های مختلف برای نشان دادن اینکه عملی قابل قبول است.

An archaic term meaning 'it is permitted' or 'it is allowed'.

example
معنی(example):

سوال پرسیدن در طول سخنرانی مجاز است.

مثال:

It is licet to ask questions during the lecture.

معنی(example):

در برخی فرهنگ‌ها، ابراز اختلاف نظر مجاز است.

مثال:

In some cultures, it is licet to express dissent.

معنی فارسی کلمه licet

: معنی licet به فارسی

مجاز بودن، مجاز اعلام کردن، در زبان‌های مختلف برای نشان دادن اینکه عملی قابل قبول است.