معنی فارسی licitation

B2

مناقصه، فرآیندی قانونی برای جمع‌آوری پیشنهادات و انتخاب بهترین گزینه.

A legal process for soliciting bids and selecting the best offer.

example
معنی(example):

مناقصه قرارداد منصرف‌کننده بسیاری از مزایده‌گران بود.

مثال:

The licitation of the contract attracted many bidders.

معنی(example):

فرایند مناقصه تضمین می‌کند که رقابت عادلانه‌ای بین شرکت‌ها وجود داشته باشد.

مثال:

A licitation process ensures fair competition among companies.

معنی فارسی کلمه licitation

: معنی licitation به فارسی

مناقصه، فرآیندی قانونی برای جمع‌آوری پیشنهادات و انتخاب بهترین گزینه.