معنی فارسی licker

B1

اشاره به کسی یا چیزی که با زبان خود چیزی را می‌لیسد.

A person or animal that licks something or someone.

example
معنی(example):

سگ یک لیسنده خوب است، همیشه پاهایش را تمیز می‌کند.

مثال:

The dog is a good licker, always cleaning its paws.

معنی(example):

او یک لیسنده است، همیشه از تمام چیزهایی که می‌پزد، مزه می‌زند.

مثال:

She is a licker, always tasting everything she cooks.

معنی فارسی کلمه licker

: معنی licker به فارسی

اشاره به کسی یا چیزی که با زبان خود چیزی را می‌لیسد.