معنی فارسی lifelikeness

B2

حالت یا کیفیتی که در آن یک شیء یا شخصیت شبیه به زندگی واقعی به نظر می‌رسد.

The quality of resembling or simulating living things.

example
معنی(example):

زندگی‌گونه بودن مجسمه همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The lifelikeness of the sculpture amazed everyone.

معنی(example):

در فیلم، زندگی‌گونه بودن شخصیت‌ها داستان را باورپذیر کرد.

مثال:

In the film, the lifelikeness of the characters made the story believable.

معنی فارسی کلمه lifelikeness

: معنی lifelikeness به فارسی

حالت یا کیفیتی که در آن یک شیء یا شخصیت شبیه به زندگی واقعی به نظر می‌رسد.