معنی فارسی lifespring
B1منبعی از زندگی، انرژی یا الهام.
A source of life or vitality.
- NOUN
example
معنی(example):
پارک برای کسانی که به دنبال آرامش بودند، یک منبع زندگی بود.
مثال:
The park was a lifespring for those seeking peace.
معنی(example):
او یک منبع الهام از طبیعت یافت.
مثال:
She found a lifespring of inspiration in nature.
معنی فارسی کلمه lifespring
:
منبعی از زندگی، انرژی یا الهام.