معنی فارسی like a drowned rat
B1مانند یک موش غرق شده، به معنای خیس و ناامید بودن.
To look very wet and uncomfortable.
- IDIOM
example
معنی(example):
بعد از اینکه در باران گیر کردم، مانند یک موش غرق شده احساس میکردم.
مثال:
After getting caught in the rain, I felt like a drowned rat.
معنی(example):
او بعد از شنا مانند یک موش غرق شده به نظر میرسید.
مثال:
He looked like a drowned rat after the swim.
معنی فارسی کلمه like a drowned rat
:
مانند یک موش غرق شده، به معنای خیس و ناامید بودن.