معنی فارسی like a headless chicken

B1

مانند یک مرغ بی‌سر، به معنای بی‌هدف و مضطرب بودن.

To behave in a frenzied and disorganized manner.

example
معنی(example):

او مانند یک مرغ بی‌سر دور می‌دوید تا کارش را تمام کند.

مثال:

She ran around like a headless chicken trying to finish her work.

معنی(example):

وقتی او تحت فشار است، مانند یک مرغ بی‌سر عمل می‌کند.

مثال:

When he's stressed, he acts like a headless chicken.

معنی فارسی کلمه like a headless chicken

: معنی like a headless chicken به فارسی

مانند یک مرغ بی‌سر، به معنای بی‌هدف و مضطرب بودن.