معنی فارسی limax
B1لیمکس، جنس حلزونهای بدون صدف که عمدتاً در مناطق مرطوب و باغها زندگی میکنند.
A genus of slugs that typically inhabit moist environments and gardens.
- NOUN
example
معنی(example):
لیمکس یک جنس از حلزونهای زمینی است که معمولاً در باغها پیدا میشود.
مثال:
The limax is a genus of land slugs that are commonly found in gardens.
معنی(example):
ما یک لیمکس را روی برگ مشاهده کردیم.
مثال:
We observed a limax crawling on the leaf.
معنی فارسی کلمه limax
:
لیمکس، جنس حلزونهای بدون صدف که عمدتاً در مناطق مرطوب و باغها زندگی میکنند.