معنی فارسی limulid
B1لیمولید، نام یک خانواده از بی‌مهرگان که شامل خرچنگ‌های زین‌دار می‌شود.
A member of a group of marine arthropods known as horseshoe crabs.
- NOUN
example
معنی(example):
لیمولیدها اغلب به عنوان خرچنگ‌های زین‌دار شناخته می‌شوند.
مثال:
Limulids are often referred to as horseshoe crabs.
معنی(example):
گونه‌های لیملید میلیون‌ها سال است که وجود دارند.
مثال:
The limulid species has been around for millions of years.
معنی فارسی کلمه limulid
:
لیمولید، نام یک خانواده از بی‌مهرگان که شامل خرچنگ‌های زین‌دار می‌شود.
