معنی فارسی linebreed
B2خطی پرورش دادن، به معنای انتخاب پرورش در یک خط خاص.
To breed selectively within a specific family or genetic line.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت تا خطی پرورش دهد تا ویژگیها منتقل شوند.
مثال:
He decided to linebreed to ensure the traits are passed on.
معنی(example):
خطی پرورش دادن به معنای پرورش انتخابی در یک خط خاص است.
مثال:
To linebreed is to breed selectively within a specific lineage.
معنی فارسی کلمه linebreed
:
خطی پرورش دادن، به معنای انتخاب پرورش در یک خط خاص.