معنی فارسی liturate
B1ليتوراته کردن، روند آمادهسازی اسناد و متون برای استفاده رسمی.
To prepare a document for formal presentation or publication.
- VERB
example
معنی(example):
نسخه خطی قبل از انتشار به دقت ليتوراته شد.
مثال:
The manuscript was carefully liturated before publication.
معنی(example):
ليتورته کردن به معنای آمادهسازی یک سند برای استفاده رسمی است.
مثال:
To liturate is to prepare a document for formal use.
معنی فارسی کلمه liturate
:
ليتوراته کردن، روند آمادهسازی اسناد و متون برای استفاده رسمی.