معنی فارسی liturgic
B2ليتورژیک، مربوط به مراسم عبادی و آئینی در دین.
Related to public worship or rituals in various religions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کلیسا هر روز یکشنبه مراسم ليتورژیکی دارد.
مثال:
The church has liturgic services every Sunday.
معنی(example):
روشهای ليتورژیکی در مذاهب مختلف متفاوت است.
مثال:
Liturgic practices vary among different religions.
معنی فارسی کلمه liturgic
:
ليتورژیک، مربوط به مراسم عبادی و آئینی در دین.