معنی فارسی livelihead
B1سرزندهسر، فردی که پر از شور و زندگی است و ایدههای نو و انرژی مثبتی به فضا میآورد.
A person who is enthusiastic and full of life, bringing vibrancy to discussions.
- NOUN
example
معنی(example):
سرزندهسر یک بحث ما ایدههای تازهای را آورد.
مثال:
The livelihead of our discussion brought fresh ideas.
معنی(example):
سرزندهسر بودن به معنی پرشور و زنده بودن است.
مثال:
Being a livelihead means being enthusiastic and lively.
معنی فارسی کلمه livelihead
:
سرزندهسر، فردی که پر از شور و زندگی است و ایدههای نو و انرژی مثبتی به فضا میآورد.