معنی فارسی liveness

B1

زنده بودن، اشاره به حالت زنده و پر نشاط یک رویداد یا عملکرد دارد.

The quality of being alive or the state of being full of energy and life.

example
معنی(example):

زنده بودن رویداد در میان تماشاکنندگان قابل احساس بود.

مثال:

The liveness of the event was palpable among the audience.

معنی(example):

زنده بودن یک اجرا می‌تواند به طور قابل توجهی تجربه را ارتقا دهد.

مثال:

The liveness of a performance can greatly enhance the experience.

معنی فارسی کلمه liveness

: معنی liveness به فارسی

زنده بودن، اشاره به حالت زنده و پر نشاط یک رویداد یا عملکرد دارد.