معنی فارسی localling

B1

محلی‌سازی، فرایند تطبیق محتوا یا استراتژی‌ها به نیازهای محلی.

The process of adapting content or strategies to meet local needs.

example
معنی(example):

محلی‌سازی به درک بهتر محتوا جهانی کمک می‌کند.

مثال:

Localling helps in making global content more relatable.

معنی(example):

تیم بر روی محلی‌سازی استراتژی‌های بازاریابی خود تمرکز دارد.

مثال:

The team focuses on localling their marketing strategies.

معنی فارسی کلمه localling

: معنی localling به فارسی

محلی‌سازی، فرایند تطبیق محتوا یا استراتژی‌ها به نیازهای محلی.