معنی فارسی longer-term

B1

مدت زمانی بیشتر از یک سال که در عموماً به آینده‌ای طولانی اشاره دارد.

Extending over a considerable period of time.

adjective
معنی(adjective):

Becoming evident after a relatively long time period.

معنی(adjective):

Extending over a relatively long time period.

example
معنی(example):

این پروژه هدفی بلندمدت در زمینه پایایی دارد.

مثال:

The project has a longer-term goal of sustainability.

معنی(example):

سرمایه‌گذاری در آموزش معمولاً به عنوان یک سود بلندمدت دیده می‌شود.

مثال:

Investing in education is often seen as a longer-term benefit.

معنی فارسی کلمه longer-term

: معنی longer-term به فارسی

مدت زمانی بیشتر از یک سال که در عموماً به آینده‌ای طولانی اشاره دارد.