معنی فارسی longterm

B1

تعهد یا برنامه‌ای که برای مدت زمان طولانی طراحی شده باشد.

Refers to an extended duration or commitment.

adjective
معنی(adjective):

Becoming evident after a relatively long time period.

معنی(adjective):

Extending over a relatively long time period.

example
معنی(example):

او یک تعهد بلندمدت به سازمان داشت.

مثال:

She made a longterm commitment to the organization.

معنی(example):

آنها در حال برنامه‌ریزی برای رشد بلندمدت در کسب و کار خود هستند.

مثال:

They are planning for longterm growth in their business.

معنی فارسی کلمه longterm

: معنی longterm به فارسی

تعهد یا برنامه‌ای که برای مدت زمان طولانی طراحی شده باشد.