معنی فارسی longerterm
B1به اهداف یا برنامههای که در زمان طولانی دنبال میشوند اشاره دارد.
Relating to an extended period of time in various contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سرمایهگذاریهای بلندمدت میتوانند بازدهی بهتری داشته باشند.
مثال:
Longerterm investments can yield better returns.
معنی(example):
این سیاست بر اهداف بلندمدت برای اقتصاد تمرکز دارد.
مثال:
The policy focuses on longerterm goals for the economy.
معنی فارسی کلمه longerterm
:
به اهداف یا برنامههای که در زمان طولانی دنبال میشوند اشاره دارد.