معنی فارسی loverhood
B1عشق ورزیدن به حالت یا کیفیت عاشقانه متعلق است که شامل ارتباط بین عاشق و معشوق میشود.
The quality or state of being a lover, encompassing emotional and romantic connections.
- NOUN
example
معنی(example):
عشق ورزیدن که آنها به اشتراک گذاشتند پر از خنده و گرما بود.
مثال:
The loverhood they shared was filled with laughter and warmth.
معنی(example):
در عشق ورزیدن آنها، اعتماد و دوستی شکوفا شد.
مثال:
In their loverhood, trust and friendship flourished.
معنی فارسی کلمه loverhood
:
عشق ورزیدن به حالت یا کیفیت عاشقانه متعلق است که شامل ارتباط بین عاشق و معشوق میشود.