معنی فارسی loverlike
B1عاشقانه به حالتی اشاره دارد که شبیه رفتار و احساسات عاشقانه است.
Resembling or characteristic of a lover; romantic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگاه عاشقانهاش او را شرمنده کرد.
مثال:
His loverlike gaze made her blush.
معنی(example):
جو عاشقانه برای یک شام رمانتیک بینظیر بود.
مثال:
The loverlike atmosphere was perfect for a romantic dinner.
معنی فارسی کلمه loverlike
:
عاشقانه به حالتی اشاره دارد که شبیه رفتار و احساسات عاشقانه است.