معنی فارسی lowman

B1

فردی که در سلسله مراتب اجتماعی یا کاری در موقعیت پایین‌تری قرار دارد.

A person of low status or rank.

example
معنی(example):

پایین‌ترین فرد در شرکت همیشه سخت کار می‌کرد.

مثال:

The lowman in the company always worked hard.

معنی(example):

با وجود مهارت‌هایش، او به عنوان یک فرد پایین‌رده در نظر گرفته می‌شد.

مثال:

He was considered a lowman despite his skills.

معنی فارسی کلمه lowman

: معنی lowman به فارسی

فردی که در سلسله مراتب اجتماعی یا کاری در موقعیت پایین‌تری قرار دارد.