معنی فارسی lupoid

B1

وضعیت یا بیماری پوستی ناشی از لوپوس که در آن پوست به طور غیرعادی تغییر می‌کند.

Referring to a skin condition resembling lupus, especially in its symptoms.

example
معنی(example):

دامپزشک وضعیت پوستی لوپوئید را بر روی سگ معاینه کرد.

مثال:

The veterinarian examined the lupoid skin condition on the dog.

معنی(example):

در آزمایشگاه، آن‌ها ویژگی‌های لوپوئید انگل را مطالعه کردند.

مثال:

In the lab, they studied the lupoid characteristics of the parasite.

معنی فارسی کلمه lupoid

: معنی lupoid به فارسی

وضعیت یا بیماری پوستی ناشی از لوپوس که در آن پوست به طور غیرعادی تغییر می‌کند.