معنی فارسی lupous
B2مربوط به لوپوس، نوعی بیماری خودایمنی که به سیستم ایمنی بدن حمله میکند.
Pertaining to or characteristic of lupus, particularly in regards to its symptoms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیمار در معاینه خود علائم لوپوسی را نشان داد.
مثال:
The patient showed lupous symptoms during her check-up.
معنی(example):
پزشکان در حال مطالعه اثرات لوپوسی بیماری هستند.
مثال:
Doctors are studying the lupous effects of the disease.
معنی فارسی کلمه lupous
:
مربوط به لوپوس، نوعی بیماری خودایمنی که به سیستم ایمنی بدن حمله میکند.