معنی فارسی lupoma
B1تومور یا رشد غیرطبیعی که ممکن است در ارتباط با لوپوس ظاهر شود.
A type of tumor associated with lupus conditions, not always cancerous.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک پس از سونوگرافی او را با لوپوم تشخیص داد.
مثال:
The doctor diagnosed her with a lupoma after the ultrasound.
معنی(example):
لوپومها گاهی اوقات میتوانند برای بیماران ناراحتی ایجاد کنند.
مثال:
Lupomas can sometimes cause discomfort for patients.
معنی فارسی کلمه lupoma
:
تومور یا رشد غیرطبیعی که ممکن است در ارتباط با لوپوس ظاهر شود.