معنی فارسی maddish

B1

خصوصیتی که به نوعی دیوانه‌وار یا غیرمعمول محسوب می‌شود.

Having an odd or eccentric quality.

example
معنی(example):

عادت‌های دیوانه‌وار او باعث نگرانی دوستانش شد.

مثال:

His maddish habits were a source of concern for his friends.

معنی(example):

او جنبه دیوانه‌واری داشت که باعث می‌شد غیرقابل پیش‌بینی باشد.

مثال:

She had a maddish streak that made her unpredictable.

معنی فارسی کلمه maddish

: معنی maddish به فارسی

خصوصیتی که به نوعی دیوانه‌وار یا غیرمعمول محسوب می‌شود.