معنی فارسی make something hot for
B1آمادهسازی یا تنظیم چیزی بهطور خاص طوری که داغ شود.
To heat or warm something up to a high temperature.
- VERB
example
معنی(example):
سرآشپز سوپ را برای شام داغ میکند.
مثال:
The chef will make the soup hot for dinner.
معنی(example):
او فراموش کرد که قهوه را برای مهمانانش داغ کند.
مثال:
He forgot to make the coffee hot for his guests.
معنی فارسی کلمه make something hot for
:
آمادهسازی یا تنظیم چیزی بهطور خاص طوری که داغ شود.