معنی فارسی malcontentism

B2

عقیده یا گرایش به نارضایتی و شکایت از وضعیت موجود.

The belief or doctrine of being dissatisfied with the status quo.

example
معنی(example):

نارضایتی می‌تواند در جامعه منجر به ناامنی شود اگر تحت کنترل نباشد.

مثال:

Malcontentism can lead to unrest in society if left unchecked.

معنی(example):

رشد نارضایتی یک پاسخ به سختی‌های اقتصادی بود.

مثال:

The rise of malcontentism was a response to economic hardship.

معنی فارسی کلمه malcontentism

: معنی malcontentism به فارسی

عقیده یا گرایش به نارضایتی و شکایت از وضعیت موجود.