معنی فارسی malefactions
B2اعمال نادرست، مجموعهای از عملهای غیراخلاقی یا غیرقانونی.
A series of wrongful actions, often associated with criminal behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
کتابهای تاریخ بسیاری از رفتارهای نادرست آن زمان را مستند کردهاند.
مثال:
The history books documented many malefactions from that era.
معنی(example):
کمیته درباره رفتارهای نادرست گذشته بحث کرد.
مثال:
The committee discussed the malefactions of the past.
معنی فارسی کلمه malefactions
:
اعمال نادرست، مجموعهای از عملهای غیراخلاقی یا غیرقانونی.