معنی فارسی malefactory
B2کارخانهای که تولیدات آن میتواند آسیبزا یا مخرب باشد.
A factory or place producing harmful or negative outputs.
- NOUN
example
معنی(example):
او در یک کارخانه مخرب که مواد مضر تولید میکرد، کار میکرد.
مثال:
He worked at a malefactory that produced harmful substances.
معنی(example):
کارخانه مخرب بهدست مراجع قانونی تعطیل شد.
مثال:
The malefactory was shut down by the authorities.
معنی فارسی کلمه malefactory
:
کارخانهای که تولیدات آن میتواند آسیبزا یا مخرب باشد.