معنی فارسی malefactress
B1زن خطاکار، زنی که عمل نادرست یا جرمی را انجام میدهد.
A female criminal or wrongdoer.
- NOUN
example
معنی(example):
کارآگاه مشکوک بود که زن خطاکار پشت این جرم بوده است.
مثال:
The detective suspected the malefactress was behind the crime.
معنی(example):
در داستان، زن خطاکار علیه قهرمان نقشه کشید.
مثال:
In the story, the malefactress plotted against the hero.
معنی فارسی کلمه malefactress
:
زن خطاکار، زنی که عمل نادرست یا جرمی را انجام میدهد.