معنی فارسی mammodi

B1

نوعی از حیوانات یا مخلوقات که در یک محیط خاص زندگی می‌کنند.

A type of animal or creature specific to a certain environment.

example
معنی(example):

پژوهشگر به بررسی مموودی پرداخت تا عادات آنها را بفهمد.

مثال:

The researcher studied the mammodi to understand their habits.

معنی(example):

مموودی‌ها معمولاً در مناطق گرمسیری یافت می‌شوند.

مثال:

Mammodi are often found in tropical regions.

معنی فارسی کلمه mammodi

: معنی mammodi به فارسی

نوعی از حیوانات یا مخلوقات که در یک محیط خاص زندگی می‌کنند.