معنی فارسی mandar
B2ماندار، فرستادن یا مأمور کردن شخصی برای انجام کار خاصی.
To send or dispatch someone for a specific task.
- VERB
example
معنی(example):
مفهوم 'ماندار' به معنای فرستادن کسی است.
مثال:
To mandar someone is to send them away.
معنی(example):
او تصمیم گرفت دستیار خود را برای آوردن اسناد بفرستد.
مثال:
He decided to mandar his assistant to fetch the documents.
معنی فارسی کلمه mandar
:
ماندار، فرستادن یا مأمور کردن شخصی برای انجام کار خاصی.