معنی فارسی manipulatable
B1قابل دستکاری، به معنی اینکه میتوان آن را تغییر داد یا تحت تأثیر قرار داد.
Capable of being manipulated or controlled.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اسباببازی قابل دستکاری است و برای بچهها سرگرمکننده است.
مثال:
The toy is manipulatable, making it fun for children.
معنی(example):
این نرمافزار برای کاربران حرفهای قابل دستکاری است.
مثال:
This software is manipulatable for advanced users.
معنی فارسی کلمه manipulatable
:
قابل دستکاری، به معنی اینکه میتوان آن را تغییر داد یا تحت تأثیر قرار داد.