معنی فارسی marigraphic

B2

مربوط به یا شامل مطالعه و تجزیه و تحلیل داده‌های سطح آب دریا.

Relating to the study of sea level data and its analysis.

example
معنی(example):

مطالعه ماریاگرافیک داده‌های مهمی درباره جریانات اقیانوسی فاش کرد.

مثال:

The marigraphic study revealed important data about ocean currents.

معنی(example):

محققان از تکنیک‌های ماریاگرافیک برای تحلیل فرسایش ساحلی استفاده کردند.

مثال:

Researchers employed marigraphic techniques to analyze coastal erosion.

معنی فارسی کلمه marigraphic

: معنی marigraphic به فارسی

مربوط به یا شامل مطالعه و تجزیه و تحلیل داده‌های سطح آب دریا.