معنی فارسی marikina
A1شهر و منطقهای در فیلیپین که بیشتر به خاطر صنعت کفشش شناخته میشود.
A city in the Philippines known for its shoe-making industry.
- NOUN
example
معنی(example):
مریکینا به خاطر صنعت کفش خود معروف است.
مثال:
Marikina is known for its shoe industry.
معنی(example):
رودخانه مریکینا به خاطر فعالیتهای تفریحی محبوب است.
مثال:
The river in Marikina is popular for recreational activities.
معنی فارسی کلمه marikina
:
شهر و منطقهای در فیلیپین که بیشتر به خاطر صنعت کفشش شناخته میشود.