معنی فارسی mazic

B1

سحر و جادو، حالتی جادویی یا حیرت‌آور.

A quality that is mysterious or charming, often used in a whimsical context.

example
معنی(example):

اجراکننده کمی سحر و جادو به نمایش اضافه کرد.

مثال:

The performer added some mazic to the show.

معنی(example):

او معتقد است که در موسیقی یک لمس جادویی وجود دارد.

مثال:

He believes that there's a mazic touch in music.

معنی فارسی کلمه mazic

: معنی mazic به فارسی

سحر و جادو، حالتی جادویی یا حیرت‌آور.