معنی فارسی maziness

B1

پیچیدگی یا سردرگمی ناشی از مسائل یا مشکلات.

The quality of being confusing or intricate.

example
معنی(example):

پیچیدگی جالب معما، کودکان را گیج کرد.

مثال:

The maziness of the maze confused the children.

معنی(example):

افکار او در حالت سردرگمی بود.

مثال:

His thoughts were in a state of maziness.

معنی فارسی کلمه maziness

: معنی maziness به فارسی

پیچیدگی یا سردرگمی ناشی از مسائل یا مشکلات.