معنی فارسی mealtide

B1

زمانی که افراد به دور هم جمع شده و غذا را به اشتراک می‌گذارند، نوعی از گردهمایی اجتماعی است.

A gathering around meals that promotes social interaction and sharing.

example
معنی(example):

زمان صرف غذا به همه نزدیکتر شد در حالی که از غذاها لذت می‌بردند.

مثال:

The mealtide together brought everyone closer as they enjoyed the dishes.

معنی(example):

زمان صرف غذا در جشنواره مملو از غذاهای سنتی بود.

مثال:

The mealtide at the festival was filled with traditional foods.

معنی فارسی کلمه mealtide

: معنی mealtide به فارسی

زمانی که افراد به دور هم جمع شده و غذا را به اشتراک می‌گذارند، نوعی از گردهمایی اجتماعی است.