معنی فارسی meanderers
B1افرادی که بهطور غیرمستقیم در مکانها حرکت میکنند و در جستجوی ماجراجویی و کشف هستند.
Individuals who wander or drift without a fixed path, often seeking new experiences.
- NOUN
example
معنی(example):
سرگردانها اغلب در سفرهای خود جواهرات پنهان پیدا میکردند.
مثال:
The meanderers often found hidden gems in their travels.
معنی(example):
سرگردانها در جشنواره از کشف تجربیات جدید لذت بردند.
مثال:
Meanderers at the festival enjoyed discovering new experiences.
معنی فارسی کلمه meanderers
:
افرادی که بهطور غیرمستقیم در مکانها حرکت میکنند و در جستجوی ماجراجویی و کشف هستند.