معنی فارسی measlesproof

B2

محافظت در برابر بیماری سرخک، به ویژه از طریق واکسیناسیون.

Providing immunity against measles, typically through vaccination.

example
معنی(example):

مدرسه هدف داشت تا با برنامه‌های واکسیناسیون به ضدسرخک تبدیل شود.

مثال:

The school aimed to become measlesproof with vaccination programs.

معنی(example):

یک جامعه ضدسرخک برای سلامت عمومی ضروری است.

مثال:

A measlesproof community is essential for public health.

معنی فارسی کلمه measlesproof

: معنی measlesproof به فارسی

محافظت در برابر بیماری سرخک، به ویژه از طریق واکسیناسیون.