معنی فارسی mediatress

B2

میانه‌دار زن، اصطلاحی برای اشاره به یک زن که در بهبود روابط یا حل تعارضات نقش دارد.

A female mediator who helps in resolving disputes.

example
معنی(example):

میانه‌دار زن در مذاکرات صلح نقش مهمی ایفا کرد.

مثال:

The mediatress played an essential role in peace negotiations.

معنی(example):

به عنوان یک میانه‌دار زن، او بحث‌ها را میان دو گروه تسهیل کرد.

مثال:

As a mediatress, she facilitated discussions between the two groups.

معنی فارسی کلمه mediatress

: معنی mediatress به فارسی

میانه‌دار زن، اصطلاحی برای اشاره به یک زن که در بهبود روابط یا حل تعارضات نقش دارد.