معنی فارسی meditationist
B2شخصی که به مطالعه و تمرین مدیتیشن میپردازد و دیگران را در این مسیر راهنمایی میکند.
A person who practices and teaches meditation, guiding others in the process.
- NOUN
example
معنی(example):
مدیتیشنکار به گروه در یک جلسه آرام هدایت کرد.
مثال:
The meditationist guided the group in a peaceful session.
معنی(example):
به عنوان یک مدیتیشنکار ماهر، او به دیگران کمک کرد تا آرامش درونی پیدا کنند.
مثال:
As a skilled meditationist, she helped others find inner peace.
معنی فارسی کلمه meditationist
:
شخصی که به مطالعه و تمرین مدیتیشن میپردازد و دیگران را در این مسیر راهنمایی میکند.