معنی فارسی meditator
B1مدیتیشنکننده به فردی اطلاق میشود که عمل مدیتیشن را بهطور منظم انجام میدهد و به دنبال تأمل و آرامش است.
A person who engages in meditation, focusing on spiritual or mental practices.
- NOUN
example
معنی(example):
یک مدیتیشنکننده با تمرین ذهنآگاهی به دنبال وضوح است.
مثال:
A meditator practices mindfulness to gain clarity.
معنی(example):
مدیتیشنکننده به آرامی نشسته تا بر افکارش تمرکز کند.
مثال:
The meditator sits quietly to focus on their thoughts.
معنی فارسی کلمه meditator
:
مدیتیشنکننده به فردی اطلاق میشود که عمل مدیتیشن را بهطور منظم انجام میدهد و به دنبال تأمل و آرامش است.