معنی فارسی medium-sized
A2به چیزی اشاره دارد که اندازهاش نه بزرگ و نه کوچک است و معمولاً در حد وسط قرار دارد.
Having an average size, not too large or too small.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a medium or intermediate size
example
معنی(example):
به یک جعبه با اندازه متوسط برای کتابهایم نیاز دارم.
مثال:
I need a medium-sized box for my books.
معنی(example):
سگ با اندازه متوسط برای خانوادههایی که بچه دارند، عالی است.
مثال:
The medium-sized dog is perfect for families with children.
معنی فارسی کلمه medium-sized
:
به چیزی اشاره دارد که اندازهاش نه بزرگ و نه کوچک است و معمولاً در حد وسط قرار دارد.